خاطراتی از جنس دانشجو

دست نوشته های یک دانشجو

خاطراتی از جنس دانشجو

دست نوشته های یک دانشجو

من یک دانشجوی دانشگاه پیام نورچناران صرفاجهت اطلاع...

پیام های کوتاه

۵ مطلب در دی ۱۳۹۲ ثبت شده است

۱۸
دی

ازخونه رفتم بیرون که برم نونوایی دیدم یه راننده ای اون طرف خیابون دستش وگذاشته روبوق وماشینش هم دقیقا عین ماشین فرهاده!!!منم به گمون دیشب باسرعت از خیابون رد شدم ورفتم در ماشین وباز کردم ونشستم تو ماشین وگفتم سلام که با یه صحنه ی عجیبی مواجه شدم...(قبلش بگم که شیشه های ماشین بخار کرده بود واز بیرون زیاد چیزی معلوم نبود)

هیچی آقا چشتون روز بد نبینه دیدم یه خانمی پشت فرمون نشسته وتامن در وبستم یه نگاه عاقل اندر صفیحی به ما انداخت وگفت که درخدمت باشم !!! دم در بده بفرما تو!!!

حالا مارو داری ...سوسمارو داری....

هنگ کردم مونده بودم چی باید بگم پس بدون معطلی دروباز کردم وپیاده شدم وگفتم ببخشید منتظر کسی بودم اشتباه گرفتم!!!

بعد سریع رفتم چند قدم اون طرف تر ودیدم یه آقایی اومد سوار ماشین شد... حالا اینکه اون آقاهه چکاره این خانمه بود به من ربطی نداره ولی خداروشکر کردم که لااقل ماروندید...

نکته اخلاقی:قبل از انجام کاری حتما اطمینان حاصل کنید...

  • سر دبیر
۱۷
دی

امشب ازخونه رفتم بیرون که برم نون بگیرم دوسه قدمی که رفتم دیدم یه ماشین اون طرف خیابونه وراننده هم دستش وگذاشته روبوق!!!!بی محلی کردم ورد شدم ...دیدم نه بابا دستش وگذاشته روبوق وول کن نیست !!! بازم محل ندادم تا اینکه سرش و از شیشه آورد بیرون واسمم وصدا زد...دیدم ای بابا اینکه فرهاده!!!

سوار شدم ودیدم به به مبارکه!!!ماشین نو خریده...(فکر کنم طفلکی از سر شب منتظر بود تا من از خونه مون بیام بیرون وماشینش وبهم نشون بده!!!)خلاصه سوار شدیم ویه دوری باهم زدیم ووقتی خیالش راحت شد که من ماشینش ودیدم منو پیاده کرد ورفت!!!

ولی خب نامرد تعارف نکرد لااقل مارو تاخونه برسونه...ولی خب جوانمردی منو دارین اومدم اینو به صورت خاطره نوشتم تا زحمتش کم بشه وهمه بفهمن که ماشین خریده وطفلکی در خونه ی این واون علاف نشه!!!

پس دوستان عزیز بنده از طریق همین رسانه به همه اعلام میکنم که درجریان باشید فرهاد ماشین خریده!!!

فرهاد جون مبارکت باشه...

یادت باشه بدی ماهم یه بوق بزنیم!!!

  • سر دبیر
۱۷
دی
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • سر دبیر
۱۳
دی

سلام

عزیزانی که مایل به خواندن قسمت هایی که دارای رمز وروداست، می باشند میتوانند با ارسال درخواستی با متن(سلام لطفا رمز عبور مطلب...رابرایم ارسال کنید+نام خانوادگی خود)به شماره ی بنده رمز عبور را دریافت کنند.

نتیجه:عزیزانی که شماره بنده را دارند قادر به خواندن موارد رمز دار می باشند.

  • سر دبیر
۱۳
دی
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • سر دبیر